مدرسه علمیه امام حسین ( علیه السلام )چالوس

  • خانه 
  • عمل به وظیفه 
  • تماس  
  • ورود 

دم نوش دارچین

06 اردیبهشت 1394 توسط یاحسین علیه السلام

در کلاس های سبک زندگی از دم نوش های طبیعی جهت پذیرایی استفاده می گردد. دم نوش این هفته، دم نوش دارچین بود.

مزاج: گرم و تر؛ مناسب برای انواع مزاج ها، مخصوصا سرد و خشک (سودا)

یکی از راحت ترین و سالم ترین دم نوش های طبیعی است که از خواص آن کل خانواده بهره مند خواهند شد. اما خواص آن برای:

کودکان: عفونت ادراری، هوشیاری صبح گاهی، کاهش دل درد، تسریع جریان خون، پاک کننده سینه و حنجره (عفونت دستگاه تنفس)، سرفه های رطوبتی.

نوجوانان: تقویت خون سازی و رشد، نیروبخش، کاهش دلهره.

جوانان: کاهش خشم و غضب، کاهش کمردرد، افزایش فشار خون، بوی بد دهان، دیابت، سردی بدن، نیرو بخش.

همسران: تقویت قوای جنسی، نیرو بخش.

افراد میان سال و مسن: تقویت اعصاب، ناراحتی های گوارشی، تقویت قلب و عروق، کاهش دردهای استخوانی، کمردرد، بازکننده انسداد مجاری، ضد اَخلاط رطوبتی، پادردهای رطوبتی.

اما طرز تهیه این دم نوش:

چند عدد چوب دارچین به همراه 2 الی 3 لیوان آب سرد روی شعله مستقیم گذاشته و آرام به جوش آید. سپس آن را روی شعله غیر مستقیم 2 الی 3 ساعت  دم بکشد تا به رنگ آلبالویی در آید.

می توانید این دم نوش را با خرما، کشمش، توت و عسل میل کنید.

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهیدحاج احمد امینی

01 دی 1393 توسط یاحسین علیه السلام

اطاعت و ولایت


یه تیربار عراقی که خیلی اذیت می کرد. حاج احمد امینی چهارده، پانزده نفر رو فرستاد که خاموشش کنند اما اون ها نتونستند و همگی شهید شدند. حاجی بی سیم رو برداشت و با مهدی کازرونی تماس گرفت، ماجرا را توضیح داد و کسب تکلیف کرد. حاج مهدی هم گفت: ” اگر مطمئنی مشکلی برای خودت پیش نمی آد، برو خودت بزنش. ”

حاج احمد رفت و مثل همیشه آیه ” ما رمیت اذا رمیت …. ” را خواند و زد و تیربار دشمن خاموش شد.

وقتی برگشت دوباره رو کردم بهش و گفتم: ” شما وقتی خودت می دونی باید بری و این کار رو انجام بدی دیگه سؤال کردن نداره! ” حاج احمد رو کرد به من و گفت: ” پس معنی آیه « و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم و …. » چی می شه؟… “


برگرفته از کتاب پل چوبی

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهید احمد کاظمی

30 آذر 1393 توسط یاحسین علیه السلام

از بیت المال خرج نکنیم


خیلی کم پیش می آمد که بچه هایش را همراه خود بیاورد. آن روز ظاهرا خانواده حاجی جایی رفته بودند و او مجبور شده بود محمد مهدی را همراه خود بیاورد. از صبح که آمد خودش رفت جلسه و محمد مهدی را پیش ما گذاشت.
جلسه که تمام شد مقداری موز اضافه آمده بود. یکی را به محمد مهدی دادم تا لااقل از او نیز پذیرایی کرده باشم. نمی دانم چه کاری داشت که مرا احضار کرد. محمدمهدی هم پشت سر من وارد دفتر شد. وقتی بچه اش را دید چهره اش برافروخته شد، طوری که تا حالا اینقدر او را عصبانی ندیده بودم. با صدای بلند گفت: ” کی به شما گفت به او موز بدهید. ” گفتم: ” حاجی این بچه صبح تا حالا هیچی نخورده یه موز که به او بیشتر نداده ایم تازه از سهم خودم هم بوده. ” نگذاشت صحبتم تمام شود دست در جیبش کرد و هزار تومان به من داد و گفت: ” همین الآن می روی و جای آن موز را می خری و می گذاری. البته به جای یک موز یک کیلو. “


برگرفته از کتاب احمد

 3 نظر

زندگی به سبک شهید حاج علی موحد دوست

28 آذر 1393 توسط یاحسین علیه السلام

عزاداری


تازه از خط برگشته بود. خستگی در چهره اش موج می زد. به طرف سنگر می رفت که صدای عزاداری شنید.


از رسول محل عزاداری را پرسید.


ـ شما تازه برگشتید، بهتره استراحت کنید!


ـ عزاداری امام حسین (ع) بهترین استراحت روحی و روانی برای منه. بگو کجاست تا تموم نشده برم!

برگرفته از کتاب ستارگان درخشان

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهید حاج علی موحد دوست

20 آذر 1393 توسط یاحسین علیه السلام

نماز اول وقت


پایش مجروح شده بود، نمی توانست پایش را تکان بدهد. با این وضعیت، موقع اذان که شد، با هر سختی که بود بلند شد وضو گرفت و ایستاد به نماز.

برادر که این صحنه را دید به خود آمد و گفت: ” چرا من نمازم را همیشه می گذارم آخر وقت. “


همین برایش سرمشق شد. از آن به بعد همیشه اول وقت نمازش را می خواند.

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهید حاج علی موحد دوست

17 آذر 1393 توسط یاحسین علیه السلام

اوقات فراغت


پیگیری مسائل سیاسی و تحلیل و بررسی آن.


گوش دادن به سخنان امام و یادداشت برداری.


خواندن تفسیر یا گوش دادن به نوار های سخنرانی علما.


نمی گذاشت وقتش بیهوده تلف شود. در هر زمانی حتی در بین عملیات اگر فراغتی پیدا می کرد، سخنرانی گوش می داد.

برگرفته از کتاب ستارگان درخشان

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهید اسماعیل دقایقی

16 آذر 1393 توسط یاحسین علیه السلام

صورت بشاشی داشت. یک بار سر مسئله ای با هم به توافق نرسیدیم. هر کدام روی حرف خودمان ایستاده بودیم که عصبانی شد، اخم توی صورتش افتاده بود و لحن مختصر تندی به خود گرفت. از خانه زد بیرون… وقتی برگشت دوباره همان طور با روحیه باز و لبخند آمد. بهم گفت: بابت امروز صبح معذرت می خواهم. می گفت: نباید گذاشت اختلافات خانوادگی بیش از یک روز ادامه پیدا کنه.

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهید مسعود شعر بافچی

15 آذر 1393 توسط یاحسین علیه السلام

نماز شب


یک بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش. بچه ها تعجب کردند که این دیگه برای چیست؟ نیمه شب بطری را برمی داشت و با آب داخلش وضو می گرفت.
می گفت: « ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان تو وجودم بره و نگذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. می خوام بهانه نداشته باشم نکنه نماز شب را از دست بدم. »
بقیه بچه ها هم یاد گرفته بودند. از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود.

برنده ترین سلاح


« این طور نباشد که پیام خون شهدا را نرسانید. شما با حجاب هایتان این بُرنده ترین سلاحی که در اختیارتان است و با مشت های گره کرده بر سر امریکا فریاد بکشید. »
این قسمتی از یکی از نامه هایش بود به خواهرش.


در دل شب


هر کس وارد نمازخانه می شد فکر می کرد نماز جماعت برپاست. آن هم در دل شب.
کمتر حرف می زد، بیشتر عمل می کرد. با عملش بچه ها را دعوت می کرد به نماز اول وقت، مناجات های شبانه، نماز شب، قرآن خواندن و هرچه باعث تقویت ایمان می شد.

محتاج خدا


همیشه و همه جا به یاد خدا بود. می گفت: « رمز موفقیت یک فرمانده این است که در هر زمان و مکانی خودش را محتاج و نیازمند خدا ببیند. »


نماز جماعت


سرش خیلی شلوغ بود. نمازهایش را فرادا می خواند. از وقتی فهمید نماز جماعت چه قدر سفارش شده با خودش عهد بست نمازهای ظهر و شبش را حتما به جماعت بخواند.


برگرفته از کتاب ستارگان درخشان

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهید حاج علی موحد دوست

14 آذر 1393 توسط یاحسین علیه السلام

فقط رضای خدا


نوع کار، انتخاب کار، مکان و زمان برایش تفاوت نمی کرد. یک شرط داشت، رضای خدا.


هر کاری باید برای رضای خدا باشد. دیگر مهم نیست چه باشد، کجا باشد.


می گفت: ” کار برای خدا باشد، سوت زدن باشد. “

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهید حاج ابراهیم جعفرزاده

09 آذر 1393 توسط یاحسین علیه السلام

جلسه قرآن


جلسه قرآن خانوادگی، هر هفته خانه یکی از اقوام. هم صله رحم بود، هم ذکر و یاد خدا. پیشنهادش را ابراهیم داد. برای ساده برگزار شدنش هم خیلی تأکید داشت. هنوز هم با گذشت سال ها از شهادتش جلسات پا برجاست.

به شرط نماز شب


سنگری ساده و بی آلایش. سنگر فرماندهی تیپ الغدیر. سردرش نوشته بود: « هر کس می خواهد شب در این سنگر بماند باید برای نافله شب بیدار شود. »
نیمه شب که می شد صدای مناجات و دعا بود که از این سنگر تمام فضای پادگان را می گرفت.

خمس مال

به دخترها برای شستن لباس، ظرف و کارهای بیرون خانه. سر سال که می شد می خواست پس اندازش را بیاورند. برای هر کدام خمسشان را حساب می کرد می گفت: « شما کار کرده اید، پول درآورده اید حالا باید خمسش را بدهید. »


مشورت


در جلسات به صحبت های دیگران خوب گوش می داد. هیچ گاه نظرات خودش را القا نمی کرد. اما اگر به درست بودن نظرش عقیده داشت سعی می کرد در قالب مشورت آن را به دیگران تفهیم کند.


صله رحم


لباس تمیز، ساده و معطر پوشیده بود. هدیه هم خریده بود. می خواست به دیدن اقوام برود. مرخصی که می آمد جزء برنامه هایش بود که به فامیل سَر بزند حتی اگر فرصت کمی داشت، باز تا مبارکه هم می رفت. دیدن خاله، دایی و عمو و ….. .


برگرفته از کتاب ستارگان درخشان

 نظر دهید »

زندگی به سبک روح الله

25 آبان 1393 توسط یاحسین علیه السلام

امام علی (ع): در برابر امور ناخوشایند خود را به صبر وادار؛ و چه خصلت نیکی است، به خاطر حق خود را به صبر واداشتن.


غررالحکم/ ح3084

ـ دعوت به صبر و گذشت
در خانه امام. کمتر اختلافی پیش می آمد. اگر هم موردی بود سعی می کردیم که آقا متوجه نشوند و این مسأله باعث ناراحتی ایشان نشود. ولی اگر متوجه می شدند ما را به صبر، گذشت و سازش دعوت می کردند و کوچکترین دخالتی در زندگی فرزندانشان نمی کردند

بر گرفته از کتاب زندگی به  سبک روح الله

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهیدغلامرضا آقا خانی

17 آبان 1393 توسط یاحسین علیه السلام

ولایت پذیری

از مافوق اطاعت می کرد، اما نظرات خاص خودش را هم داشت. در جلسات هماهنگی و مشاوره نظرش را مصرانه به شهید خرازی می گفت. حاج حسین که تصمیم می گرفت، سمعا و طاعتا دستور را اجرا می کرد. دیگر برایش مهم نبود که موافق نظر اوست یا مخالف آن.


تربیت عملی

یک پلاستیک دست می گرفت و در محیط گردان همه زباله ها را جمع می کرد. نیروهای گردان در کنار این که نظم و انضباط را یاد می گرفتند خضوع و خشوع را هم از فرمانده می آموختند.
دیگر آنها خجالت می کشیدند آشغال روی زمین بیاندازند.

برگرفته از کتاب ستارگان درخشان

 نظر دهید »

زندگی به سبک شهیدغلامرضا آقا خانی

17 آبان 1393 توسط یاحسین علیه السلام

برنامه ریزی دقیق

اگر قرار بود برای چند ساعت به مکانی بروند، روی کاغذ برنامه حرکت را مشخص می کرد. ساعت حرکت، تعداد ماشین، تعداد افرادی که باید سوار شوند و حتی سرعت مجاز حرکت ماشین! را هم می نوشت. مسئول هر ماشین را هم مشخص می کرد و وظایفش را به او گوشزد می کرد.
برنامه ریزی اش حرف نداشت، همه کارهایش دقیق بود.


کار آسان

یکی از نیروهایش می خواست وضو بگیرد، از آسایشگاه تا تانک آب پاشنه پوتینش را خوابانده بود و حرکت می کرد. آقاخانی خودش را رساند به او و گفت: ” چرا این طوری کردی؟ ” جواب داد: ” از آسایشگاه تا این جا راهی نیست که بخوام پوتینم را بپوشم و بندهاش را ببندم و دوباره این جا باز کنم. “
سرش را تکان داد و گفت: ” اولا این طوری پوتین هات زودتر پاره میشه! دوم این که سخت تر راه می ری، سوم هم صورت خوشی نداره. یاد بگیر کارهای آسونت را سخت انجام بدی تا کارهای سخت برات آسان بشه. “

 نظر دهید »

اصول قرآنی همسرداری

09 آذر 1392 توسط یاحسین علیه السلام

اصل آرامش بخشی

یکی از اصول مهم همسرداری در قرآن کریم، اصل آرامش بخشی است. اصلی که اساساً علت آفرینش همسر بوده و فلسفه ازدواج نیز دست‌یابی به آن است.

قرآن کریم رابطه و نقش تکمیلی زن و مرد در چارچوب نهاد خانواده را مایه سکون و آرامش طرفین در فضایی آکنده از مودت و مهربانی برمی‌شمارد:
وَمِنْ آَیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً (روم/21) و از نشانه‌های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد. در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند.


امام علی(ع) درباره حضرت زهرا (س) فرموده‌اند: ولقد کنت انظر الی‌ها فتنکشف عنی الهموم والاحزان من هرگاه به فاطمه(س) نگاه می‌کردم، غم و غصه‌هایم زائل می‌گردید. (علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 1، ص 362)
همچنین امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده اند که فرمود: مرد مسلمان بعد از اسلام، از هیچ چیز بیش از همسر مسلمانی که وقتی به او نگاه می‌کند شاد شود، بهره نمی‌برد. (کلینی، الکافی، ج 5، ص 327)

 

اصل مهرورزی


مهرورزی در روابط میان همسران، یک اصل مهم و یک نیاز ضروری است. مقصود از مهرورزی، دوست داشتن و به طور خاص، آشکار سازی دوستی‌ها است. خدای متعال میان زوجین محبت ایجاد کرده است.


اگر زن و شوهر به یکدیگر مهر ورزند، خانه به محیطی امن، آرام و مناسب برای رشد و کمال خود و فرزندان تبدیل خواهد شد.


همه‌ی دستورهایی که اسلام درباره چگونگی صدا کردن یکدیگر، سلام کردن، پیشواز و بدرقه رفتن، خداحافظی کردن، غذای خوب پختن، ایراد نگرفتن از کارهای یکدیگر، تمیزی و نظافت، زینت و خودآرایی، سپاس و قدردانی از یکدیگر، عیب پوشی، تبسم و خوش‌رویی، خوش‌زبانی و مسائل دیگری از این قبیل به ما آموخته است، به منظور ایجاد محبت و تحکیم روابط خانوادگی است.


امام صادق (ع) در سخنی زیبا فرموده‌اند: کوشش در زیاد کردن محبت به همسر، در حقیقت، کوشش برای افزودن مراتب ایمانی است. حتی تأکید شده است که این محبت را اظهار کنید و بر زبان آورید، در این صورت است که هرگز از یادشان نمی‌رود. (مکارم الاخلاق، ص 50)

 1 نظر

مدرسه علمیه امام حسین ( علیه السلام )چالوس

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس