اين دستمال بوي عطر تربت جد غريبم را مي دهد
مادرش در آستانه دهه اول محرم پايش شکست با پاي گچ گرفته به مزار فرزندش رفت.
همان شب اورا در خواب ديد که مي گفت با من کاري داشتيد؟
مادر پاسخ داد: پايم شکسته و نمي توانم مثل هر سال در مراسم امام حسينعليه السلام خدمت کنم.
حسن دستمالي از جيب خود در مي آورد و مي گويد: سه شب قبل نزد ارباب بي کفنمان امام حسين عليه السلام بودم و ايشان اين دستمال را به به من دادند و من براي شفا روي پاي شما مي گذارم.
مادر مي گويد: وقتي از خواب بيدار شدم، دستمال هنوز روي پايم بود و عطر عجيبي در اتاق پيچيده بود.
فردا نزد آيت الله العظمي گلپايگاني رفتيم و قبل از اينکه چيزي به او بگوييم، دستمال را بر سروصورت خود ماليد، از ايشان پرسيديم: آيا جريان اين دستمال را مي دانيد؟
فرمودند : اين دستمال بوي عطر تربت جد غريبم را مي دهد.
منبع:کتابچه ياران روح الله
وسپاس از همسنگرخوبمان:
http://www.heyat-ilam.blogfa.com
* حسن باقری: (۵ اسفند ۱۳۳۴، تهران - ۹ بهمن ۱۳۶۱، فکه) با نام واقعی غلامحسین افشردی معروف به سقّای بسیجیان.
جوانترین فرماندهِ ایران در دوران جنگ ایران و عراق بود.
وی بهعنوان فرماندهِ قرارگاههای نصر و کربلا نقش بسیاری در موفّقیّت نیروهای ایران در عملیاتهای فتحالمبین و رمضان و همچنین بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر داشت.
وی در هنگام شهادت، سِمت قائممقامی فرماندهِ نیروی زمینی سپاه را برعهده داشت.
سپاس از همسنگر خوبم: