مدرسه علمیه امام حسین ( علیه السلام )چالوس

  • خانه 
  • عمل به وظیفه 
  • تماس  
  • ورود 

برکات دوستی با اهل بیت(علیهم السلام) در شب قدر!!

05 مرداد 1392 توسط یاحسین علیه السلام

شب قدر، شب نزول برکات الهی است از این رو هر کسی دوست دارد نهایت استفاده را از برکات این شب برده و ارتباط عمیق تری با خدای خویش داشته باشد. جهت ارتباط برقرار کردن با خدا در این شب اعمالی مورد توجه قرار گرفته و ادعیه و زیاراتی نیز سفارش شده است، اما پیشنهاد ما برای ارتباط بهتر با خدا از جنس و رنگ ادعیه نیست پیشنهاد ما پیدا کردن یک دوست واقعی است. این شب را با بهترین دوست و واقعی ترین یار و همراه سر کنید.بهترین دوست کیست

جنس و رنگ دوستی ها امروزه بسیار متفاوت از پیش است، دوستی امروز به پست ترین درجه خود افول کرده و دوست واقعی به گوهری نایاب و یا کمیاب تبدیل گشته ، همین موضوع کار را برای یافتن یک دوست خوب در این شب دشوار می سازد. علاوه بر این چگونه اطمینان حاصل خواهی کرد دوستی که یافته ایی بهترین بوده و ارزش دوستی را دارد، چرا که ما به دنبال یک دوستی ساده و معمولی نیستیم بلکه دوستی متعالی را خواهانیم و فقط با این نوع دوستی است که کارمان برای کسب بیشترین فیض از این شبها آسانتر می گردد. بهترین دوست در این شبها خاندان اهل بیت علیهم السلام هستند چرا که تنها این بزرگوارنند که در دوستی با آنان می توان مدعی شد که نه تنها ضرری نداشته بلکه لبریز از توفیق و فیوضات هستند.



نتایج دوستی با خاندان اهل بیت علیهم السلام در شب قدر

خاندان اهل بیت علیهم السلام بهترین بندگان خدا بر روی زمین هستند از این رو به دل داشتن محبت آنان و دوستی کردن با آنان نیز نتایج سودمندی در بر خواهد داشت چرا که رسالت این بزرگواران رساندن آدمی به سر منزل مقصود بوده و لاجرم در دوستی با ایشان این هدف محقق خواهد شد از این رو اگر مراد از شب زنده داری در شبهای قدر ارتباط صمیمانه با خدا و رسیدن به غایت الغایات بوده باشد، چنگ زدن به ریسمان دوستی اهل بیت و آنان را واسطه قرار دادن در این شبها خالی از فایده نیست.

توجه به روایات در این زمینه در پی بردن به نتایج دوستی خاندان اهل بیت و ارتباط با انان در شب قدر خالی از فایده نیست.

1)‌ ارتباط با خدا :پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: على، وصى من و جانشین من است.همسرش فاطمه، سرور زنان جهانیان دختر من است.حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت دو فرزند من هستند.هر كس ایشان را دوست بدارد، مرا دوست داشته است،هر كس كه با ایشان ارتباط برقرار كند، خدا رشته دوستیش را با او متصل سازد. (گلچین صدوق (گزیده من لا یحضره الفقیه) /ج‏2/ 86) ارتباط با این بزرگواران یعنی ارتباط با خدا چرا که این عزیزان نمایندگان خدا بر روی زمین هستند و دوستی با آنان یعنی دوستی با خدا.

2) پاک شدن از گناهان : امام صادق علیه السّلام فرمود:به راستى كه دوستى ما خاندان اهل بیت گناهان را همان طورى كه برگ از درخت فرو میریزد از بندگان خدا فرو خواهد ریخت. (ثواب الأعمال / ترجمه غفارى /417) مگر در این شبها به دنبال پاک شدن از گناهان نیستی، یکی از نتایج دوستی این بزرگواران و ارتباط صمیمانه برقرار کردن با آنان پاک شدن از گناهان است.

3) شب زنده داری با نشاط: پیامبر خدا (صلی الله علیه) فرمود: هر كس كه خداوند محبت امامان از خاندان مرا به او روزى كرده باشد، به خیر دنیا و آخرت رسیده است و كسى شک نكند كه او در بهشت خواهد بود، چون محبّت اهل بیت من بیست خصلت دارد، ده تا از آن در دنیا و ده تا در آخرت است، اما آنچه در دنیاست عبارت است از زهد و حرص در عمل و پرهیزگارى در دین و رغبت در عبادت و توبه پیش از مرگ و شادابى در شب زنده دارى و نومیدى از آنچه دست مردم است و مراعات امر و نهى الهى، و نهمى دشمنى با دنیا، و دهمى سخاوت. (الخصال / ترجمه جعفرى/ج‏2/283) اگر مایلید شب زنده داریتان در شبهای قدر با شادی و نشاط بیشتری همراه باشد محبت خاندان اهل بیت علیهم السلام را به دل داشته باشید.

4) رفع حجابها : حضرت باقر علیه السّلام فرموده است: هر كه مایل است بین او و خدا حجابى نباشد تا به سوى خدا تماشا كند و خدا به او توجه نماید، دوست بدارد آل محمّد را و از دشمنان آن‏ها بیزارى جوید و پیرو ائمه از آل محمّد باشد وقتى چنین بود توجه بخدا نموده و خدا نیز متوجه اوست. (بخش امامت ( ترجمه جلد هفتم بحار الأنوار)/ج‏5 / 42 )

5) استجابت دعا : حضرت صادق علیه السّلام فرمود:دوستى با ما اهل بیت در هفت محل سود مى‏بخشد: در نزد خدا و هنگام مرگ و در قبر و روز محشر و در كنار حوض و در میزان و در صراط. (نزد خدا یعنى در دنیا با تقرب یافتن نزد خدا یا باستجابت دعا و قبول اعمال یا در درجات بهشت و یا هنگام حاضر شدن براى حساب.)( همان )

همانگونه که اشاره داشتیم، با دوستی و ارتباط برقرار کردن با خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله می توان به نهایت مقصود و منظور احیاء و شب بیداری ها رسید. یکی از این دوستی ها، دوستی کردن با عزیزی است که در آن شب او نیز شب زنده دار است و بهترین نجوا ها را از میان نجواها با خدای خویش سر می دهد، حجتی که زمین از وجود او نفس می‌کشد. چه دوستی بهتر و نیکوتر از محبت و دوستی امام زمان علیه السلام که وجودشان جز خیر و برکت نیست و مشتاقانه در انتظار شنیدن صدای دوستدارانش است و بی تردید سلامشان را پاسخ خواهد گفت چه نیکوست در این شبها به محبت و دوستی آن حضرت متوسل گشته و او را واسطه ارتباط با خدای خویش سازی. سعی کن در میان این شب زنده داری ها دوست گم شده ات را پیدا کنی.

اگر با او غریبه ایم بیایم و در این شبها باب آشنایی را باز کنیم، اگر از او می ترسیم این باور غلط را دور انداخته ، مهربانیش را باور کنیم، برای آمدنش خدا خدا کنیم و برای جلب توجهش هر چه در توان داریم انجام دهیم از التماس ،از خواهش ،از عبادتی پیشکش یا عملی امام پسند.

ما که اگر بویی ببریم فلان شخص ممکن است از کار ما گرهی باز کند در مقابلش خضوع ها می کنیم و تحفه ها پیشکش می کنیم، ما را چه می شود که سر سلسله گره گشایی را فراموش کرده در درد غربت و بی کسی می سوزیم، باید توجه آقایمان را به خودمان جلب کنیم،مشکلات معنوی و مادی خود را به محضرش ببریم تا در پیشگاه یگانه خدای مهربانمان برایمان میانه داری کند، او واسطه قدرت مطلق عالم است ،واقعا چرا در زندگی ما اینقدر حضور با برکتش باید کمرنگ باشد؟!

بیایم و این شب ها گوشه ای در خلوت خود یواشکی صدایش بزنیم،آقا حتما توجه می کنند، بگوییم که دوستشان داریم و مایلیم امام زمانی باشیم، مایلیم دوستی کنیم ،و در راه فرجشان قدم برداریم ،ایشان با همه عظمت و آبرویشان به درگاه خداوند متعال ،صدای تک تک ما را در آن همه نجوا خواهند شنید و به ما رو خواهند کرد ،پس این فرصت ها را از دست ندهیم که به سرعت برق و باد خواهد گذشت و چه کسی می داند که آیا شب قدر بعد هم در این سرای خاکی خواهیم بود یا نه؟!

تو در آن پرده كه بیش از پیش شیدامان كنی

ما در اینجا گم، كه تا شاید تو پیدامان كنی

ما در اینجا غایبیم و این همه راز و نیاز

می رود تا آسمان تا تو هویدامان كنی



مریم پناهنده

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

 1 نظر

شب قدر

05 مرداد 1392 توسط یاحسین علیه السلام

 

الهی! وای بر آنکه در شب قدر، فرشته بر او فرود نیامده، با دیو گناه همدم و هم‏نشین گردد.

الهی! به حرمت راز و نیاز اهل راز و نیازت، این نااهل را سوز و گداز ده.

- - - -

الهی! امشب آمده‌ام تا به چهارده نور پاک، تورا قسم دهم و والاترین کتاب را بر سر بگیرم و بالاتر روم.

مرا به خویش وامگذار و در این شب، با بهترین دوستانت هم‌نشین کن

و از خویش مران، که بی‌تو حیرانم و سرگردان.

- - - -

قدر، باران رحمتی است که در جویبارِ هر فرد و هر جمع، به اندازه او جاری می‏شود.

خدایا! در شب قدر هر چه خیر نصیب اولیائت می کنی نصیب ما نیز بگردان/ آمین.

ــ ــ ــ ــ ــ ــ ـــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته مى‏شود.

(وسائل الشیعه، ج 7 ص 258 ح 8 )

ـ ـ  ـ ـ ـ ـ ـ  ــــــــــــــــــ ـــــــــ ــــــــ ـــــــ

از امام صادق (علیه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟

حضرت فرمود: كار نیک در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است.

(وسائل الشیعه، ج 7 ص 256، ح 2 )

ـ ـ ـ ـ ـ   ــ ـ ـ ـ ـــــــــ ـ ـ ـ

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مى‏گیرد و تصویب آن در شب بیست و یكم و تنفیذ آن در شب بیست‏سوم.

(وسائل الشیعه، ج 7 ص 259)

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــــــــــ ـــ ــ ـــــــ

قال النبى (صلى الله علیه و آله):

ان انا ادرکت لیلة القدر فما اسال ربى؟ قال (ص): «العافیة‏». (مستدرك الوسائل، ج 7 صفحه 458.)

به پیامبر(صلی الله علیه و آله) گفته شد: اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافیت را».

ـ ــ ـ ــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ

امام صادق علیه السلام فرمود : «قَلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَیلَةُ القَدرِ.» ؛ شب قدر، قلب ماه رمضان است.

(مراقبات ماه رمضان - ص354- ح 247)

 


 نظر دهید »

تذکراتی برای شب قدر

05 مرداد 1392 توسط یاحسین علیه السلام

شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود، داده و هدایایی را می‌بخشیدند. خدای متعال که ارحم‌الراحمین است و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست، بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبی که عبادت آن نیز از عبادت هزار ماه برتر است.شبی برای تقدیر امور عالم.

در دعای 44 صحیفه سجادیه سیدالساجدین(ع) فرمود: خدای متعال برای رسیدن به رضوان خود راه‌هایی را قرار داده که از جمله آن‌ها ماه مبارک رمضان است. از ویژگی‌های ماه رمضان آن است که خدای متعال در این ماه، شبی را قرار داده که برتر از هزار ماه است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر»(1). محور این آیه شریفه شب قدر است.

لیلة القدر چیست؟ و شب قدر به چه معناست؟

مفسرین دو معنا برای قدر ذکر کرده‌اند :

نخست آن که «قدر» را به معنای شرف و منزلت و عظمت دانسته‌اند. بر اساس این معنی شب «قدر» شرافت و عظمت ویژه و بالایی داشته و این شب را می‌توان شب شرف نامید. برخی دیگر، با استفاده از روایاتی درباره ویژگی‌های شب قدر، گفته‌اند «قدر» مصدری است مساوی با تقدیر. معنی «قَدَرَ»، «یَقْدِرُ»، «قَدْراً»، همچون «قَدَّرَ»، «یُقَدِّرُ»، «تَقدیراً»، هر دو به معنای «تقدیر» قضا و قدر است. بر اساس روایات فراوان، در شب قدر، تقدیرات سال آینده تعیین می‌شود. البته در روایات تصریح نشده که چون تقدیرات در این شب واقع می‌شود، این شب «لیلة القدر» نامیده شده است، چون این دو با هم منافات ندارند که «قدر» به معنای شرف باشد ولی تقدیرات عالم نیز در این شب انجام پذیرد.
در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و زندگی آنان تا سال آینده تعیین می‌شود. علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص می‌شود که چه کسانی در آن سال به حج می‌روند

این که شب قدر بهتر از هزار شب است، به چه معناست؟

در کتاب فروع کافی روایاتی برای برتری شب قدر، بر سایر شب‌های سال و بلکه بر هزار ماه، که بیش از هشتاد سال عمر می‌شود، وجود دارد. عبادتی که در شب قدر انجام می‌گیرد از عبادت هزار ماه برتر است. کسی که موفق شود در شب قدر، دو رکعت نماز بخواند مثل آن است که در هزار ماه هر شب دو رکعت نماز بخواند. این امتیاز توفیقی است که خدای متعال به پیغمبر اسلام و به مسلمان‌ها عنایت فرموده است تا مردم، تشویق شده و این شب را به عبادت بپردازند و از مزایا و برکات آن استفاده کنند. شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود، داده و هدایایی را می‌بخشیدند. خدای متعال که ارحم‌الراحمین است و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست، بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبی که عبادت آن نیز از عبادت هزار ماه برتر است.
بر اساس روایات فراوان، در شب قدر، تقدیرات سال آینده تعیین می‌شود. البته در روایات تصریح نشده که چون تقدیرات در این شب واقع می‌شود، این شب «لیلة القدر» نامیده شده است، چون این دو با هم منافات ندارند که «قدر» به معنای شرف باشد ولی تقدیرات عالم نیز در این شب انجام پذیرد
تقدیر، تثبیت، امضاء در سه شب قدر.

در روایتی درباره تعیین شب قدر آمده است: مقدّرات سال در شب نوزدهم تقدیر می‌شود؛ «قُسِمَ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ کُتِبَ فِیهَا الاجَالُ وَ خَرَجَ فِیهَا صِکَاکُ الْحَاجِّ»(2) در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و زندگی آنان تا سال آینده تعیین می‌شود. علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص می‌شود که چه کسانی در آن سال به حج می‌روند. سپس در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم مقدر شده، بر آن ابرام و تأکید می‌شود. این به این معناست که در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم تعیین و مقدر شده، قابل تغییر است، آنچه که از شب نوزدهم تا شب بیست و یکم مقدر شده و تغییر یافته، در شب بیست و یکم ثبت شده و در شب و بیست و سوم قطعی، نهایی و امضاء می‌شود. بر اساس این روایت هر سه شب از شب‌های قدر به شمار می‌آیند.
در روایات شیعه از حد خبر واحد فراتر است، آن است که ملائکه نازل می‌شوند تا مقدرات سال را بر امام زمان(عج) عرضه نمایند. به ویژه در شب بیست و سوم که مقدرات عالم به امضاء رسیده و قطعی شده است را به حضور امام زمان صلوات ا… علیه ارایه داده و ایشان از تمام مقدرات امت تا پایان سال بعد و شب قدر دیگر، آگاه می‌شوند.


عرض احترام و تقدیم مقدّرات به امام عصر(عج)

امّا وقتی ملائکه بر امام زمان نازل می‌شوند، چه کاری خواهند کرد؟ قرآن می‌فرماید: «سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» از شب تا صبح، فرشتگان فوج فوج به خدمت امام عصر(عج) رسیده و به ایشان عرض سلام می‌گویند. برای ملائکه توفیق و شرافتی است که در شب قدر اجازه یابند تا به خدمت امام زمان(عج) رسیده و به ایشان ادای احترام کنند. اما نکته دوم که در روایات شیعه از حد خبر واحد فراتر است، آن است که ملائکه نازل می‌شوند تا مقدرات سال را بر امام زمان(عج) عرضه نمایند. به ویژه در شب بیست و سوم که مقدرات عالم به امضاء رسیده و قطعی شده است را به حضور امام زمان صلوات الله علیه ارایه داده و ایشان از تمام مقدرات امت تا پایان سال بعد و شب قدر دیگر، آگاه می‌شوند.

پس از «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ» حضرت سجاد(ع) در دعا می‌فرمایند: «سَلامٌ دَائِمُ الْبَرَکَةِ إِلَی طُلُوعِ الْفَجْرِ»، حضرت در این فراز آیه «سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» را تفسیر می‌کنند. یعنی برکت این شب همچنان تا طلوع فجر دوام دارد. پس از آن می‌فرمایند: «عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ» بر کسی که خدا می‌خواهد نازل می‌شوند تا مقدرات الهی را بر او ارایه دهند. در «عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ» امام سجاد(ع) با صراحت نمی‌گویند که بر چه کسی نازل می‌شوند، اما با کنایه می‌فرمایند کسی وجود دارد که خدا می‌داند، فرشتگان باید بر او نازل شوند.

با توجه به اینکه امام سجاد(ع) امام چهارم بوده‌اند اگر خود یا یکی از امامان گذشته را معرفی می‌نمودند دیگر بر کسانی که فرشتگان بر آنان، پس از امام چهارم نازل می‌شدند، دلالت نمی‌کرد. با این کنایه فرموده‌اند که هر سال کسی وجود دارد که خدا می‌خواهد تا ملائکه بر او نازل شوند. این فراز بر وجود امام و حجت خدا اشاره دارد. اما فرشتگان چه چیزی را برای امام(ع) می‌آورند «بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ» فرشتگان و روح نازل شده و به همراه خود قضا محکم و مقدرات حتمی را ارائه می‌دهند. قضا محکم به مقدراتی گفته می‌شود که از مرحله تقدیر گذشته، به قضا رسیده و از قضا به امضاء رسیده و محکم شده است. به گونه‌ای که دیگر قابل تغییر نیست.
مقدرات سال بر امام زمان صلوات الله علیه عرضه شده و ایشان آن‌ها را امضاء می‌فرماید. ما نیز باید به استقبال چنین شبی برویم، و از پیش خودمان را برای آن آماده نموده و سعی کنیم از چنین فرصتی که ارزش یک عمر هشتاد و چند ساله را دارد، استفاده کنیم

از ویژگی‌های مهم شب قدر این است که مقدرات سال بر امام زمان صلوات الله علیه عرضه شده و ایشان آن‌ها را امضاء می‌فرماید.


پی‌نوشت‌ها:

1. قدر، 4.

2. مستدرک‌الوسائل، ج 7، ص 470، باب تعیین لیلة القدر.

برگرفته از سایت تبیان

 


 نظر دهید »

انس با خدا

05 مرداد 1392 توسط یاحسین علیه السلام

 

 

 نظر دهید »

آخرین روزهای زندگی امام علی علیه السلام

05 مرداد 1392 توسط یاحسین علیه السلام

 

یک حادثه ای مربوط به امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که نقل کرده اند در روز سیزدهم ماه مبارک رمضان رخ داده است و آن این است که در روز سیزدهم ماه رمضان - و ظاهراً آن روز، روز جمعه بوده است - ایشان موعظه می کردند و خطبه می خواندند، برای مردم صحبت می کردند و مردم در مسجد نشسته بودند و از جمله کسانی که در مسجد نشسته بودند دو فرزند بزرگوارشان امام حسن و امام حسین علیهما السلام بودند. یک مرتبه وسط صحبت خطاب می کنند به امام حسن، می فرمایند فرزندم حسن! چند روز از این ماه گذشته است؟ عرض می کند پدرجان! سیزده روز (معلوم است که مطلبی را می خواهد بگوید، خودش بهتر از دیگران می داند چند روز گذشته است). باز به امام حسین می فرماید: فرزندم! چند روز از این ماه مانده است؟ پدر جان ! هفده روز. آنگاه دستی به محاسن مبارکش می برد و می فرماید چیزی نمانده است که این محاسن به خون این سر خضاب بشود.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این ماه مبارک رمضان به طور اشاره و کنایه و گاهی صریح ولی بدون اینکه جزئیات و خصوصیات و وقت (حادثه شهات خود) را دقیقاً تعیین بفرماید یک حالتی را نشان می داد که نگرانی کلی برای همه و در درجه اول برای خاندان ایشان به وجود آورده بود.

متقى هندى نیز روایت نقل کرده که ضمن آن آمده است که ابن ملجم زمانى ضربت خود را فرود آورد که امام سرش را از سجده برداشت

زمانى که امام آماده مى شد تا به سوى صفین حرکت کرده و جنگ جدیدى را با معاویه آغاز کند، صبحگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 40 هجرى توسط شقى ترین انسانها، عبد الرحمان بن ملجم مرادى مجروح شده و سه روز بعد در 21 رمضان به شهادت رسید. بنا به نقل ابن سعد، سه نفر از خوارج با نامهاى عبد الرحمان بن ملجم، برک بن عبد الله تمیمى و عمرو بن بکیر تمیمى، در مکه با یکدیگر قرار گذاشتند تا امام على (ع) ، معاویه و عمرو بن عاص را بکشند. عبد الرحمان به کوفه آمده و با دوستان خارجى خود دید و بازدید مى کرد. یک بار به دیدار گروهى از طایفه «تیم الرباب » رفت. در آنجا زنى را با نام «قطام بنت شجنة بن عدى » دید که پدر و برادرش در نهروان کشته شده بود. ابن ملجم او را خواستگارى کرد. زن مهر خویش را سه هزار (دینار!) و قتل امام على (ع) قرار داد. ابن ملجم گفت که از قضا براى همین به کوفه آمده است. (طبقات الکبرى، ج 3، صص 38- 35) او چندى شمشیر خویش را به زهر آلوده کرده و با همان، ضربتى بر سر امام زد که به دلیل عمیق بودن زخم و سمى بودن شمشیر، امام را به شهادت رساند. گفته شده که ابن ملجم آن شب را در خانه اشعث بن قیس بوده است. (مقتل الامام امیر المؤمنین، ص 36، ش 13)

روایات متعددى حکایت از آن دارد که امام در مدخل ورودى مسجد (در درون مسجد) مورد حمله ابن ملجم واقع شده است. (همان، ص 29، ش 4، ص 35، ش 12) در نقلهاى دیگرى آمده است که امام در حال بیدار کردن مردم براى نماز بود که مورد حمله قرار گرفت. (همان، ص 28، 33، ش 11) منابع موجود تاریخى بیشتر اشاره به نقل نخست کرده اند. در برابر روایات دیگرى وجود دارد که زمان حمله ابن ملجم را وقتى مى داند که امام مشغول نماز بوده است. در نقلى از میثم تمار آمده است که امام نماز صبح را آغاز کرده و در حالى که یازده آیه از سوره انبیاء خوانده بود ابن ملجم با شمشیر ضربتى بر سر امام زد. (همان، ص 30، ش 5) در نقل دیگرى از یکى از نوادگان جعدة بن هبیره- که این جعده فرزند ام هانى بوده و گاهى بجاى آن حضرت نماز مى خوانده و در برخى نقلها آمده که پس از ضربت خوردن امام، او جلو آمده و نماز را ادامه داد- گفته شده است که وقتى ابن ملجم ضربه را زد که امام در نماز بود. (همان، ص 30، ش 6)

شیخ طوسى نیز روایتى نقل کرده است که همین مطلب را تایید مى کند. (الامالى، الجزء الثالث، ش 18) متقى هندى نیز روایت نقل کرده که ضمن آن آمده است که ابن ملجم زمانى ضربت خود را فرود آورد که امام سرش را از سجده برداشت. نقل دیگرى از ابن حنبل (9) که همان را ابن عساکر (کنز العمال، ج 15، ص 170، (طبع دوم) ، الامالى فى آثار الصحابه، صص 104- 103) نیز روایت کرده از همین مطلب را تایید مى کند. ابن عبد البر مى گوید: در این که آیا ابن ملجم در نماز ضربت را زده یا قبل از آن و نیز این که امام در آن هنگام کسى را جانشین خود کرده یا خود تمام کرده، اختلاف است. بیشتر بر آنند که آن حضرت جعدة بن هبیره را بجاى خود گذاشت تا نماز را تمام کند. (الفضائل، ص 38، ش 63 (طبع قم) )

روایات فراوانى از طریق اهل بیت و اهل سنت نقل شده که نشان از وضعیت خاص روحى امام در شبى است که صبحگاه آن شب امام ضربت خورد از جمله روایتى از امام باقر (ع) که ابن ابى الدنیا نقل کرده آشکارا آگاهى امام را از شهادت خویش خبر مى دهد. زمانى که امام ضربت خورد فریاد زد: «فزت و رب الکعبه » به خداى کعبه رستگار شدم. ابن ابى الدنیا وصیت امام را از طرق مختلف نقل کرده است.
پس از شهادت امام، حسنین، محمد بن حنفیه ، عبد الله بن جعفر و تنى چند نفر از اهل بیت، آن حضرت را شبانه به خارج کوفه (جایى که بعدها نجف نامیده شد) بردند و پنهانى دفن کردند. این کار براى آن بود که خوارج یا دیگران (بنى امیه) قبر امام را نبش نکنند

قسمتهایى از آن در زمینه مسائل مالى و بخشى از آن، وصایاى دینى امام است. در این وصیت امام، توصیه به مسائل چندى کردند از جمله: صله رحم، ایتام، همسایگان، عمل به قرآن، اقامه نماز به عنوان عمود دین، حج، روزه، جهاد، زکات، اهل بیت رسول خدا (ص) ، بندگان، امر به معروف و نهى از منکر. در این نقل آمده است که امام در حالى که مشغول گفتن «لا اله الا الله » بودند، در آغاز شب بیست و یکم رمضان، در حالى که آیه «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره » را مى خواند به دیدار معبود شتافت. بنا به نقلى دیگر، پس از شهادت امام، حسنین، محمد بن حنفیه ، عبد الله بن جعفر و تنى چند نفر از اهل بیت، آن حضرت را شبانه به خارج کوفه (جایى که بعدها نجف نامیده شد) بردند و پنهانى دفن کردند. این کار براى آن بود که خوارج یا دیگران (بنى امیه) قبر امام را نبش نکنند.

در اخبار شهادت امام آمده است که گروهى از غلات در مدائن با شنیدن خبر شهادت امام، از پذیرفتن خبر شهادت آن حضرت خوددارى کردند. این گروه منشا تفکرات غلو آمیز در میان شیعه هستند که در قسمتهاى بعدى، اشاراتى به آنها خواهیم داشت. چند نقلى که ابن ابى الدنیا در این زمینه آورده است، نشان از حضور فردى با نام ابن السوداء از قبیله همدان که او را عبد الله بن سبا مى نامیده اند دارد. در نقلى دیگر از عبد الله بن وهب السبائى یاد شده که این ادعا را در مدائن کرده است. این دو نقل نشان مى دهد که حتى نام این شخص مشخص نبوده است.

منبع : روایاتی از واقعه شهادت امام علی(ع) نوشته رسول جعفریان

 3 نظر
  • 1
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 27

مدرسه علمیه امام حسین ( علیه السلام )چالوس

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس